فیلم سینمایی گاو
همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهرهمند میسازد. همه این مسائل باعث شدهاست که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد.
اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی میمیرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در چاه روستا میاندازند و پس از بازگشت مش حسن وانمود میکنند که گاو گریختهاست ولی او باور نمیکند و اعتقاد دارد گاو را اهالی روستا به قتل رساندهاند.
از آن پس حالش دگرگون میشود و خود را گاو میپندارد. کوشش و پند و نصیحت بزرگان و ریش سفیدان روستا، چاره ساز نمیشود و سرانجام کدخدا و مش اسلام تصمیم میگیرند او را برای مداوا به شهر ببرند؛ ولی در میانه راه مش حسن میگریزد و در درهای سقوط میکند و به سرنوشت گاوش دچار میشود.

________ جوایز ________
جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم لاروشل ۱۹۹۴
جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۱۹۷۲
نامزد هوگو طلایی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو ۱۹۷۱
برنده جایزه فیپرشی جشنواره فیلم ونیز ۱۹۷۱
برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره سینمایی وزارت فرهنگ و هنر ۱۳۴۹
جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره سینمایی سپاس ۱۳۴۸
________ جریانسازی و نظرها ________
گاو جزو یکی از چند فیلم موج نو سینمای ایران است.
احسان نراقی گزارش میکند که محمدرضا پهلوی شخصاً فیلم گاو را دید و پیام آنرا نیز دریافت.
هوشنگ کاووسی منتقد سینما، در نقدی که بر این فیلم نوشت، از آن به عنوان فیلمی «در یک قدمی یک شاهکار» یاد کرد.
جووانی رابونی منتقد روزنامه اوونیر نیز گاو را کشف دوباره ایران نامید که با وجود نداشتن بروشور و زیرنویس دربارهاش نوشت: «فیلمبرداری خوب، نورپردازی آگاهانه و میزانسنهای دقیق همه و همه میتوانستند تم احساسی و گاه به شدت فلسفی فیلم را القا کنند.»
لوموند در مقالهای بعد از موفقیت فیلم گاو در جشنواره فیلم ونیز نوشت: «جشنواره ونیز به معرفی ایران میپردازد. صدای سینمای ایران برای نخستین بار به گوش میرسد و همراه با آن صدای کارگردان فیلم داریوش مهرجویی که سبکی تمام و کمال دارد، به طوری که آثار کورو ساوای ژاپنی و ساتیاچیترای هندی را کمرنگ میکند.»
این فیلم مورد استقبال لوکینو ویسکونتی، ویتوریو دسیکا و فدریکو فلینی نیز قرار گرفت.