فیلم سینمایی جنگ دنیاها :
ری فرریه که از همسرش جدا شده، با دو فرزندش راشل ۱۰ ساله و رابی ۱۷ساله در حومه نیویورک زندگی می‌کند. در یک شب طوفانی، او می‌بیند ماشین عجیبی که هزاران سال در دل خاک مدفون بوده، از زمین سر برمی‌آورد و سر راه خود مردمان را از هم متلاشی می‌کند.
ری خود و فرزندانش را از این بلا می‌رهاند و با خودرویی که از اثر رعدبرق الکترومغناطیسی به دور مانده و هنوز حرکت می‌کند، از آنجا می‌گریزد.
روز بعد از آن، زمانی که ری از خواب برمی‌خیزد، می‌بیند که لاشه یک هواپیمای جت ۷۴۷ بر روی خانه‌اش افتاده و آن را ویران کرده‌است.
می‌پندارد که می‌تواند در خانه همسرش پناه گیرد. اما خانه را خالی می‌یابد چرا که همسرش به بوستون رفته‌است.
شب را در زیرزمین آن خانه با بچه‌هایش می‌گذارند. فردای آن روز از روزنامه‌نگاران می‌شنود که همه آن خرابکاری‌ها کار موجودات فرازمینی بوده و رعدبرق الکترومغناطیسی ماشین‌های شگفت آنان را فعال کرده‌است.
